Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، چند روز قبل تازه‌عروس جوانی با پلیس تماس گرفت و خبر از سرقت طلاهایش داد. او می‌گفت که در ماجرای این سرقت احتمالا پای یک رمال در میان است و از مأموران برای دستگیری سارقان کمک خواست.

وقتی مأموران برای بررسی صحنه سرقت راهی محل حادثه شدند، نوعروس جوان گفت: من و همسرم چند ماه پیش ازدواج کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزهای اول زندگی خوبی داشتیم اما از مدتی قبل با همسرم دچار اختلاف شدم. هرچه تلاش می‌کردم اوضاع زندگی‌ام را بهتر کنم فایده‌ای نداشت و هر شب به بهانه‌ای پیش‌پاافتاده با هم مشاجره می‌کردیم. طوری که احساس می‌کردم زندگی‌ام طلسم شده است.

برای همین با مشورت یکی از دوستانم نزد یک رمال رفتم. مالباخته ادامه داد: رمال مدعی شد که در خانه ما اشباح خبیثی زندگی می‌کنند و تنها راه بیرون راندن آنها، دور کردن همه فلزات گرانبها در خانه‌ام است. رمال می‌گفت که نباید هیچ طلا یا نقره‌ای در خانه‌ام باشد و من که پول زیادی بابت نسخه‌اش پرداخت کرده بودم، همه جواهراتی که در خانه داشتم را به خانه مادرم بردم اما درست یک هفته بعد از این ماجرا، زمانی که مادرم مهمان خانه من بود، سارقان به خانه‌اش دستبرد زده و تمام طلا و جواهراتی که در آنجا بود را سرقت کردند.

شروع تحقیقات

با شکایت این زن پرونده‌ای در دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد و در همان ابتدا، مأموران به سراغ رمال رفتند و او را بازداشت کردند. اما در جریان تحقیقات بیشتر مشخص شد که او در ماجرای سرقت نقشی نداشته است. در این شرایط تحقیقات پلیس برای شناسایی سارقانی که به‌نظر می‌رسید از وجود طلا و جواهرات عروس در خانه مادرش با خبر بوده‌اند ادامه یافت و مأموران در ادامه به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته‌ای که در اطراف محل سرقت بود پرداختند. آنطور که تصاویر نشان می‌داد، سارقان ۲ نفر بودند که با صورت‌های پوشیده و درحالی‌که کلاه به سر داشتند از طریق بالکن وارد خانه مادر عروس شده و دست به سرقت زده بودند. با این حال چهره‌ آنها معلوم نبود و این سرنخ نتوانست کمکی به پلیس کند.

دستگیری اتفاقی

تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه مأموران پلیس چند روز قبل به پسری جوان که سوار بر یک خودروی پراید بود مشکوک شدند. بررسی شماره پلاک پراید نشان می‌داد که سرقتی است و مأموران به راننده دستور توقف دادند اما او بدون توجه به اخطار پلیس، با سرعت بالا فرار کرد. مأموران به تعقیب راننده فراری پرداختند و گرچه وی با حرکات مارپیچ و خطرناک سعی داشت از دست پلیس بگریزد اما در نهایت دستگیر شد. در بازرسی از خودروی وی، مقداری طلا، دلار، پول، تابلوفرش نفیس و وسایل دیگر به‌دست آمد که نشان می‌داد سرقتی است. مرد جوان پس از دستگیری به اداره پلیس منتقل شد و در بازجویی‌ها به سرقت پراید و دستبرد به خانه‌ها با همدستی دوستانش اقرار کرد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که اموالی که در ماشین سرقتی کشف شده، همان اموالی است که از خانه مادر نوعروس جوان سرقت شده است.

با کشف این معما، جوان سارق با اعتراف به این سرقت گفت: همدستم که شهروز نام دارد نقشه سرقت از خانه مادر نوعروس را کشیده بود. او از طریق دخترعمویش متوجه شده بود که در خانه موردنظر مقدار زیادی طلا و جواهرات است و از من خواست با او همکاری کنم. به این ترتیب هر دو به آن خانه رفتیم و همه طلا و جواهرات و اموال باارزش را سرقت کردیم.

 با اعتراف این مجرم سابقه‌دار، شهروز و دیگر اعضای این باند دستگیر شدند و در بازجویی‌ها به دستبرد سریالی به خانه‌ها اقرار کردند. به این ترتیب برای همه آنها قرار قانونی صادر شده و تحقیقات برای کشف دیگر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.

گفت‌وگو

توبه گرگ

شهروز ۴۰ ساله و یک مجرم سابقه‌دار است. او تخصص زیادی در بالارفتن از هر نوع دیواری دارد و به همین دلیل سرقت از خانه‌ها را انتخاب کرده است. می‌گوید آخرین‌بار که به زندان افتاد، توبه کرد که هرگز خلاف نکند اما نسخه رمال باعث شد که توبه‌اش را بشکند.

چرا توبه‌ات را شکستی؟

باور کنید نمی‌خواستم دیگر سراغ سرقت بروم اما دختر عمویم هر روز  به من زنگ می‌زد و می‌گفت فقط همین یک سرقت را انجام بده و بعد بی‌خیال شو. هرچه می‌گفتم من به‌خودم قول داده‌ام که دور خلاف را خط بکشم و توبه‌ کرده‌ام، گوشش بدهکار نبود. فقط حرف خودش را تکرار می‌کرد.

دخترعمویت چرا اصرار به سرقت داشت؟

ماجرایش مفصل است. دختر عمویم دوستی به نام سحر دارد که به تازگی ازدواج کرده است. اما سحر که نوعروس بود، با شوهرش دچار اختلاف شده بود. دخترعمویم می‌گفت که سحر نزد یک رمال رفته و به پیشنهاد رمال، تمام طلا و جواهراتش را به خانه مادرش برده تا اشباح را از خانه‌اش دور و طلسم‌ها را بشکند. دختر عمویم زیر پایم نشست که خیلی راحت می‌توانم از خانه مادر سحر سرقت کنم و کلی طلا و جواهر به جیب بزنیم. راستش من قبل از اینکه توبه کنم، سارق منزل بودم. تخصصم بالا رفتن از هر دیواری بود و دو مرتبه به اتهام سرقت منزل دستگیر شده و به زندان افتاده بودم. دخترعمویم هم از سابقه‌ من خبر داشت و برای همین به من زنگ زد و گفت بیا تهران. آخر من اهل تهران نیستم و در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی می‌کنم.

آخرین بار کی آزاد شدی؟

تیرماه از زندان آزاد شدم؛ آن هم بعد از ۵ سال زندگی پشت میله‌های زندان. اسمش ۵ سال است اما به اندازه ۵۰ سال می‌گذرد. البته آخرین بار که به زندان افتادم جرمم سرقت از منزل نبود. درگیری بود. راستش داستان زندگی من یک کتاب است. من در آن درگیری محکوم به دیه شده بودم. ماجرایش اینطور بود که در سال ۹۶ با جوانی بر سر یک دختر درگیر شدم. حادثه در شهر خودمان اتفاق افتاد و با رقیب عشقی‌ام قرار دعوا گذاشتم. من با دوستانم سر قرار حاضر شدیم و رقیبم هم با دوستانش. درجریان درگیری با چاقو رقیبم را زخمی کردم که محکوم به دیه شدم. اما توانایی پرداخت دیه را نداشتم. خانواده‌ام هم آهی در بساط نداشتند و برای همین به تکاپو افتادند و با قرض و وام گرفتن پول دیه را تهیه کردند و من از زندان آزاد شدم. تلاش آنها مرا شرمنده کرد و باعث شد که توبه کنم و تصمیم بگیرم که دیگر دست به خلاف نزنم. با خود گفتم نان بازویم را می‌خورم و کارگری می‌کنم تا پول حلال به‌دست آورم. این کار را هم کردم. کارگری می‌کردم اما اصرار دخترعمویم زندگی‌ام را تباه کرد و حالا دوباره باید به زندان بروم.

وقتی قبول کردی که از خانه مادر سحر(نوعروس مالباخته) سرقت کنی، چه کردی؟

به سمت پایتخت حرکت کردم. با دخترعمویم رفتم محل سرقت را بازدید کردم و برای اجرای سرقت از دوستم کمک خواستم. او هم سابقه‌دار بود و در پرونده سرقت قبلی با هم کار می‌کردیم. من و دوستم شبی که دخترعمویم آمار داد و گفت که مادر سحر در خانه نیست، وارد آنجا شدیم و سرقت کردیم. از آن شب به بعد دوستم پیشنهاد داد بار دیگر کار کنم. او با یک باند سرقت منزل کار می‌کرد و من که دیگر توبه‌ام را شکسته بودم تصمیم گرفتم با اعضای باند همکاری کنم. به چند خانه دیگر هم دستبرد زدیم اما حالا که دستگیر شده‌ام به‌شدت پشیمانم.

کد خبر 727839 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم سارق سرقت حوادث ایران خانه مادر دستگیر شد یک رمال خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۶۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسه‌کننده است

  خودت را معرفی کن
محمود ۵۴ ساله هستم.
 
چرا دستگیر شدی؟
به خاطر خرید اموال مسروقه از سارقان.
 
سابقه داری؟
بله. خودم چندبار به اتهام سرقت دستگیر شدم و حالا که سنم بالا رفته کار مالخری می‌کنم.
 
چه چیزی سرقت می‌کردی؟
اول از خانه‌ها سرقت می‌کردم، ولی بعد از چند بار دستگیری پیشانی سفید شده بودم و پلیس خیلی زود سراغم می‌آمد. به همین خاطر سراغ روش دیگری رفتم و این بار از ماشین‌ها سرقت می‌کردم. در خیابان‌های خلوت با موتور پرسه می‌زدم و با دیدن ماشینی که در محل خلوت پارک کرده بود، در آن را با پیچ گوشتی باز کرده و لوازم با‌ارزش داخل آن را سرقت می‌کردم. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا این‌که دوربینی تصویر مرا گرفت و به خاطر سابقه‌دار بودنم زود هویتم فاش شد و ماموران سراغم آمدند. آخرین بار که آزاد شدم تصمیم گرفتم سرقت را کنار بگذارم، چون بعد از چند سرقت لو می‌رفتم و دستگیر می‌شدم.
 
تنهایی سرقت می‌کردی؟
همیشه تنها بودم. همدست که داشته باشی ریسک دستگیری‌ات بالا می‌رود. همیشه مجرم تک پر بودم و تنها جرائم را انجام می‌دادم. 
 
دو نفری که دستگیر شده‌اند از دوستانت هستند؟
خیر. آنها سارقان من هستند و برایم سرقت می‌کنند و پول‌شان را می‌گیرند.
 
کجا با سارقان آشنا شدی؟
در زندان.
 
چه اموالی می‌خریدی؟
از لوازم منزل و گوشی تلفن‌همراه تا طلا و ارز سرقتی.
 
ماهی چقدر در‌آمد داری؟
بستگی دارد سارقان چقدر کار کنند و چه جنسی را سرقت کنند. ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون در ماه از راه خرید‌و‌فروش اموال سرقتی به دست می‌آورم.
 
اموال سرقتی را به چه کسی می‌فروختی؟
بستگی به جنس سرقتی دارد. گوشی‌های آیفون و گران‌قیمت را به مالخر افغان می‌فروختم که از کشور خارج کند. گوشی معمولی را به چند تعمیرکار که قطعاتش را خرد و استفاده کنند. لوازم منزل را به سمساری‌ها و طلا را به یکی از دوستانم می‌دادم که او آنها را آب کرده و می‌فروخت.
 
چطور دستگیر شدی؟
امان از همسایه فضول. دزدانم شب قبل از دستگیری یک خانه را خالی کرده بودند و اموالش را به خانه‌ام آوردند که همسایه‌ای دید و شک کرد و به پلیس خبر داد و سپس ما دستگیر شدیم.
 
آن ۳۰۰ گوشی سرقتی در خانه‌ات چه بود؟
فکر کردید ما هر گوشی را یکدفعه می‌فروشیم؟ ما گوشی‌ها را جمع کرده و یکباره با مالخر و تعمیرکاران می‌فروشیم. حالا هم علاوه بر سرقت آخر که باعث دستگیری ما شد، راز گوشی‌ها هم لو رفت.
 
به دزدانت چقدر پول می‌دادی؟
بستگی دارد چه چیزی سرقت کنند. برای هر آیفون بالای ۱۳، حدود ۷ تا۱۰میلیون. برای سکه ۱۵میلیون و برای لوازم منزل هر سرقت پنج میلیون می‌دادم. خودم هم با سود منطقی ۳۰ تا ۴۰ درصد اموال سرقتی را می‌فروختم.
 
پشیمان نیستی؟
ریسک دستگیری بالاست، ولی درآمد ۱۵۰میلیونی هر کسی را وسوسه می‌کند.
 
بعد از زندان چه می‌کنی؟
شاید آدم شوم و شاید هم دوباره همین راه را ادامه دهم.

دیگر خبرها

  • دانشجوی آمریکایی سارق در فرودگاه مهرآباد به دام افتاد/ عکس
  • دانشجوی آمریکایی سارق در رودگاه مهرآباد به دام افتاد/ عکس
  • سارقان حرفه‌ای در بافق دستگیر شدند
  • پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • شاهرخ‌خان در تهران دستگیر شد
  • سارق سابقه‌دار منازل بهارستان دستگیر شد
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • دستگیری شاهرخ‌خان در تهران | ناگفته های شاهرخ خان در گفت و گو با همشهری آنلاین
  • سارقان در کمتر از سه ساعت در خدابنده دستگیر شدند
  • درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسه‌کننده است